بررسی تاثیرات میان مدت اجرای الگوی تناوبی بقولات - غلات بر عملکرد استحصالی و برخی ویژگی‌های کیفی خاک در شرایط دیم نیمه گرمسیری

نوع مقاله : مقاله ترویجی

نویسندگان

1 پردیس تحقیقات و آموزش و سایت ملی دیم گچساران، مرکز تحقیقات کشاورزی کهگیلویه و بویراحمد-سازمان تحقیقات اموزش و ترویج کشاورزی

2 پردیس تحقیقات آموزش کشاورزی و سایت ملی دیم گچساران- مرکز تحقیقات آموزش کشاورزی و منابع طبیعی کهگیلویه و بویر احمد- سازمان تحقیقات،

چکیده

مطالعه اخیر با هدف مقایسه الگوهای گوناگون تناوبی در تولید گندم شامل تناوب گندم با بقولات (نخود، عدس و ماشک)، غلات (کشت متوالی گندم و تناوب با جو) و آیش بر مجموع عملکرد استحصالی و نیز برخی ویژگی‌های کیفی خاک طی هشت سال زراعی در پردیس تحقیقات کشاورزی و سایت ملی دیم گچساران با اقلیم نیمه گرمسیری در شرایط دیم اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل 6 الگوی تناوبی فوق بودکه در سه تکرار و در قالب طرح بلوک‌‌های کامل تصادفی آرایش یافتند. در آغاز آزمایش و نیز در پایان هر سال زراعی از خاک هر یک از کرت‌‌ها نمونه برداری به عمل آمد و درصد کربن آلی و میزان نیتروژن خاک اندازه­گیری شد. همچنین در پایان هر دوره تناوب (دو سال)، مجموع عملکرد استحصالی در هر یک از تیمارها تعیین گردید. مقایسه تیمارهای آزمایشی نشان داد که پس از اجرای این مطالعه، گیاه ماشک بهترین تاثیر را در بهبود کربن آلی و نیتروژن خاک داشته و نخود و عدس در رتبه‌‌های بعدی قرار گرفتند. در رابطه با میانگین عملکرد گندم در هر یک از الگوهای تناوبی نیز مشخص گردید که بالاترین میانگین عملکرد به ترتیب در تناوب‌های ماشک-گندم، آیش-گندم، نخود-گندم، عدس-گندم و جو-گندم بوده و کمترین مقدارمربوط به کشت متوالی گندم طی هشت سال بود. در رابطه با سود حاصله طی هشت سال محاسبات بر مبنای قیمت محصولات نشان داد که الگوهای تناوبی نخود-گندم و عدس-گندم با سودآوری بیشتری برای بهره‌‌برداران همراه خواهند بود. در مورد تناوب ماشک-گندم با توجه به سطح زیرکشت کم این محصول در منطقه (که البته رو به افزایش است)، پیش‌‌بینی سود اقتصادی حاصله در مقایسه با نخود و عدس دشوارتر است.

کلیدواژه‌ها